کد مطلب:211500 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

اختلاف عقاید
مردم چند دسته اند یك دسته آنها كه نه به محسوسات و نه به معقولات قائل نیستند و غیر قابل اشاره حسیه را نمی شناسند از محسوسات چیزی درك نمی كنند و آنها را سوفسطائیه گفته اند.

دسته دوم آنها هستند كه بر معقول و نیروی غیرقابل اشاره معتقد نمی باشند ولی محسوس را قبول دارند آنها طبیعی هستند.

برخی به محسوس و معقول قائلند ولی حدود و احكام شرع را نمی شناسد آنها فلاسفه هستند یك عده بر هیچ یك قائل نیستند كه صابئیه گفته اند و آنها كه بر همه قائل هستند ولی در شخصیت آورنده احكام اختلاف دارند یهود و نصاری و مجوس می باشند و یك جمع بر نبوت انكار می كنند و آنها هنود هستند - كه آنها هم برخی به روحانیت قائل و بعضی به هیاكل معتقدند و گروهی به اصنام و بت پرستی اعتراف نموده اند.

این طوایف همیشه بوده اند و در زمان امام صادق (ع) تظاهر و تجلی بیشتری داشتند چنانچه به پیغمبر خاتم النبیین گفتند و ما یهلكنا الا الدهر جز دنیا كسی نیست كه ما را هلاك كند گفتند و لئن اطعتم بشرا امثالكم انكم اذا لخاسرون گفتند اگر ما از تو اطاعت كنیم و از دین پدران خود برگردیم خسران كرده ایم و به حضرت موسی گفتند ارنا الله جهرة خدای خود را به ما نشان بده و به حضرت نوح گفتن ملائكه بنات الله هستند و عیسی را پسر خدا خواندند یا آنها كه علی را خدا شناختند و این همه مذاهب فاسده بود كه بر امام واجب است دفع شبهه فرماید - و بیان حدیث اهلیلجه به همین منظور بود كه این توهمات غلط را دفع فرماید.